یادداشت دکتر کیارش مهرانی، معاون مالی و اقتصادی شرکت سرمایه‌گذاری توسعه معادن و فلزات؛

پیامدهای مازاد تجاری چین بر اقتصاد جهان چیست؟

افزایش مازاد تجاری چین و کسری تجاری فزاینده آمریکا، نگرانی‌ های فراوانی را در مورد عدم تعادل جهانی ایجاد کرده و  جهان را درباره علل و پیامدهای آن به فکر فرو برده است.
کد خبر: 6510
زمان انتشار: 6 آبان 1403 ساعت 15:42:20
پیامدهای مازاد تجاری چین بر اقتصاد جهان چیست؟


 مازاد تجاری چین ناشی از سیاست‌های صنعتی محرک صادرات و حمایت از رشد اقتصادی این کشور می باشد اما نگرانی این است که میزان تقاضا در داخل چین ضعیف است و مازاد تجاری بصورت دستکاری شده و بصورت مصنوعی  توسط دولت چین طراحی و به جهان تحمیل گردیده است. تحلیلگران نگرانند که این مازاد تجاری منجر به “شوک  دوم چین ” شود. شوک اول چین (یا شوک تجاری چین) به تأثیر افزایش صادرات چین بر اشتغال تولیدی در ایالات متحده و اروپا پس از الحاق چین به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱ گفته می‌شود و این شوک زمانی بود که مازاد تجاری چین بیش از ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی آن شد. مطالعات تخمین زده اند که شوک اول تجاری چین باعث کاهش یک میلیون نفری اشتغال در تولید ایالات متحده گردیدحدود ۱۶ درصد از کاهش کل اشتغال تولیدی در ایالات متحده  در بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ را تحت تاثیر کاهش قرار داد. این موضوع در شرایط پیچیده ای بود که  افزایش صادرات چین باعث جابجایی کارگران و آسیب رساندن به فعالیت های صنعتی در سایر کشورها هم شده بود.

هلوو
اصولاً تراز خارجی باید توسط مبانی اقتصاد کلان تعیین شود اما این در حالی است که ارتباط این سیاستهای تجاری و صنعتی با مولفه های کلان اقتصادی ضعیف به نظر میرسد. برای درک الگوی عدم تعادل خارجی جهانی، ما باید محرک‌های اقتصاد کلان از منظر پس‌انداز مطلوب را نسبت به سرمایه‌گذاری مطلوب، نه تنها در چین، بلکه در سایر نقاط جهان و از همه مهم‌تر در ایالات متحده، درک کنیم. ایالات متحده و چین روی هم حدود یک سوم تراز تجارت جهانی را تشکیل می دهند بنابرین تحلیل این دو کشور برای آینده بازارهای مالی و اقتصاد کشورها تعیین کننده است.

نزاع اصلی
شناخته شده ترین جنگ تجاری در دوران رکود بزرگ رخ داد. در ژوئن ۱۹۳۰، ایالات متحده تعرفه های واردات را از طریق قانون تعرفه اسموت هاولی افزایش داد. هدف حفاظت از مشاغل و کشاورزان آمریکایی بود، اما پس از آن بقیه جهان تعرفه های واردات خود را افزایش دادند. اثر خالص کاهش تجارت جهانی و حتی بدتر شدن اقتصاد جهانی بود. در ابتدایی ترین سطح، جنگ های تجاری هزینه خرید مجموعه ای از کالاها از شرکای تجاری خاص را افزایش می دهد. این امر شرکت ها و در نهایت مصرف کنندگان را به خرید کمتر از این محصولات سوق می دهد. آنها به سمت منابع دیگری می روند که می تواند شرکای تجاری دیگر یا تولیدکنندگان داخلی باشد. جنگ‌های تجاری برخلاف توافقنامه‌های صلح تجاری و تجارت آزاد عمل می‌کنند، مانند توافقنامه ایالات متحده-مکزیک-کانادا، نسخه به روز شده توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی یا نفتا. این توافقنامه ها با کاهش یا حذف تعرفه ها بر روی کالاهای منتخب که در هر جهت حرکت می کنند، بازارها را باز می کنند.


بین اصلاحات تجاری در سال ۱۹۸۰ و افزایش تعرفه های ۲۰۱۸ شباهت هایی وجود دارد که پاسخ ها به هر دو از نظر بزرگی و مسیر مشابه است. اما نکته مهم این است که انتظارات در مورد موقعیت سیاست تجاری یک رهبر می تواند تأثیر زیادی بر روابط تجاری بین کشورها داشته باشد.

بررسی اثر جنگ‌های  تجاری بر اقتصاد کلان بسیار دشوار است. اقتصاددانان دریافته‌اند که افزایش تعرفه ها به طور کلی باعث کاهش فعالیت اقتصادی، کاهش درآمد واقعی و کاهش مشاغل می شود. با این حال، در کوتاه‌مدت ممکن است فعالیت‌های اقتصادی را تقویت کنید، زیرا ممکن است کارگران بیشتری را برای تنظیم خطوط تولید و زنجیره‌های تامین استخدام کنند. این سرمایه گذاری ها برای جبران برخی از هزینه های بالاتر کسب و کار مورد نیاز است.

نزاع بر سر اقدامات چین و آمریکا یک نزاع تاریخی شده است که جای تامل دارد. به اعتقاد چینی ها،مفهوم شوک اول چین عمدتاً آمریکایی محور است و بر اختلالی که کارگران یقه آبی آمریکایی احساس کرده اند بر میگردد. چینی ها استدلال میکنند که پمپاژ بازار جهانی با دلار هم یک کار مصنوعی است. پر کردن بازار جهانی با خودروهای برقی ارزان قیمت نیز که توسط چین صورت گرفته هم یک کار ساخت بشر است.چینی ها مدعی اند که اولی (پمپاژ دلار توسط آمریکا)باعث ایجاد تورم می شود اما دومی(صادرات زیاد خودروهای برقی) به گذار اقتصاد سبز کمک می کند. رسانه‌های غربی و روایت‌های سیاسی انتقاد می‌کنند که موفقیت چین به یارانه‌های دولتی و شیوه‌های تجاری ناعادلانه آنها بر می گردد و قسمت طنز این ادعاها  این است که  خود ایالات متحده درگیر مداخلات اقتصادی قابل توجهی مانندسیاستهای تسهیل کمی فدرال رزرو است. این سیاست‌ها تأثیرات گسترده‌ای بر بازارهای مالی جهانی دارد که اغلب در بحث‌های مربوط به عدالت تجاری نادیده گرفته می‌شوند.

از نظر جریان تجاری، شاهد شباهتهایی بین کاهش تعرفه‌ها در سال ۱۹۸۰ و افزایش تعرفه‌ها در سال ۲۰۱۸ وجود داشته باشد. واکنش‌های تجاری قبل و بعد از این دو اصلاح از نظر بزرگی مشابه است، اما در جهت مخالف است. اصلاحات ۱۹۸۰ مدتی طول کشید تا مردم باور کنند که دوام خواهد داشت، بنابراین تجارت به آرامی رشد کرد و تنها در دوره دوم ریاست جمهوری ریگان واقعاً افزایش یافت. تجارت در آن زمان واقعاً رشد زیادی داشت. چیز دیگری که پند آموز است این است که سیاست تجاری منعکس کننده نگرانی های ژئوپلیتیک گسترده‌تری است. این یک رابطه پیچیده بین ایالات متحده و چین بود که به سال ۱۹۴۹ با تأسیس جمهوری خلق چین بازمی‌گردد. ایالات متحده از ناسیونالیست ها، تحت رهبری چیانگ کای شک، بر نیروهای کمونیست حمایت کرده بودند که در نهایت پیروز شدند. اندکی بعد، آمریکا در طرف مقابل جنگ کره قرار گرفت. نتیجه یک دوره طولانی روابط خصمانه بین دو کشور شد.

سال‌ها بعد، دیپلماسی پینگ پنگ – تبادل بازیکنان تنیس روی میز بین ایالات متحده و چین در سال ۱۹۷۱ – راه را برای بازدید نیکسون از چین در سال بعد هموار کرد که بازگشت به روابط تجاری عادی را آغاز کرد. سپس در پایان سال ۱۹۷۸، زمانی که چین یک دولت جدید تحت رهبری دنگ شیائوپینگ به دست آورد، رئیس جمهور وقت کارتر تصمیم گرفت چین را به رسمیت بشناسد که به معنای برقراری روابط رسمی دیپلماتیک بود. اما از بین رفتن روابط با چین بر خلاف جناح محافظه کارتر حزب جمهوری خواه بود که ریگان آن را فرصتی برای موضع گیری قوی خود به عنوان ضد کمونیست می دانست.

زمانی که تعرفه‌ها در سال ۱۹۸۰ تحت نظارت کارتر کاهش یافت، مردم آمریکا شروع به خرید بیشتر کالاهای چینی کردند. هنگامی که آمریکایی ها شروع به خرید کالاهای بیشتری می کنند، شرکت های چینی شروع به تلاش برای یافتن مشتریان بیشتر و سرمایه گذاری برای متناسب کردن محصولات با مصرف کنندگان در آن بازارهای صادراتی کردند.دور دوم رشد به این بود است که شرکت ها فکر می کنند که تعرفه ها در آینده پایین خواهند آمد. پس از انتخاب ریگان، تجارت بین دو کشور به دلیل انتظارات مبنی بر افزایش تعرفه ها توسط رئیس جمهور جدید آسیب دید. با این حال، پنج سال بعد و پس از بازدید ریگان از چین، روابط تجاری شروع به بهبود کرد. اما رکود اولیه در روابط تجاری تا حد زیادی بر اساس انتظارات بود.

مدل ها تخمین می‌زنند که جنگ تجاری آمریکا و چین با احتمال ۱۷ درصد در سال ۲۰۲۵ پایان خواهد یافت، بنابراین به احتمال زیاد حداقل چهار یا پنج سال دیگر این جنگ ادامه خواهد داشت. البته، همیشه این احتمال وجود دارد که چیزی این لج بازی را بشکند. در سال ۱۹۷۱ زمانی که نیکسون تحریم تجاری ۲۱ ساله چین را لغو کرد، شگفتی بزرگی بود. نیکسون در تلاش بود تا آمریکا را از جنگ ویتنام خارج کند و امیدوار بود چینی‌ها که از ویتنامی‌ها حمایت می‌کردند، بتوانند کمی فشار بر ویتنام وارد کنند. اما مشخص نیست امروز چه عواملی وجود دارد که می تواند جهان را از جنگ تجاری کنونی خارج کند.

کسری تجاری آمریکا و ریشه های آن

در سال ۲۰۲۳، کشور آمریکا مجموعاً ۲۰۰۰ میلیارد دلار صادرات و ۳۰۰۰ میلیارد دلار واردات داشته است که به معنی ۱۰۰۰ میلیارد دلار در سال و در هر ماه حدود ۸۴ میلیارد دلار کسری تجاری است. آمار  هفت ماهه اول سال ۲۰۲۴ برای آمریکا نگران کننده است زیرا کسری آن از ۸۴ میلیارد دلار ماهانه به ۹۵ میلیارد دلار رسیده و برای سال ۲۰۲۴ میتوانیم پیش بینی کنیم که کسری تجاری آمریکا به حدودد ۱۱۵۰ میلیارد دلار خواهد رسید. این کسری در مقایسه با آمار تجاری آمریکا با چین قابل تامل است. حدود ۳۸۲ میلیارد کسری تجاری در سال ۲۰۲۲ و ۲۷۹ میلیارد دلار کسری تجاری در سال ۲۰۲۳  نتیجه مبادلات تجاری آمریکا با چین است یعنی حدود ۴۰ درصد از کسری تجاری آمریکا به دلیل مبادلات تجاری با اژدهای زرد است .اوج  کسری تجاری آمریکا با چین به سال ۲۰۱۸ برمیگردد که به حدود ۴۱۸ میلیارد دلار رسید و منجر به درگیری اقتصادی بین چین و ایالات متحده از ژانویه ۲۰۱۸ شد یعنی زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، شروع به وضع تعرفه ها و موانع اقتصادی برای ورود کالاها و  جلوگیری از خروج تکنولوژی از آمریکا نمود. تا اواخر سال ۲۰۱۹، ایالات متحده تقریباً ۳۵۰ میلیارد دلار تعرفه بر واردات چین اعمال کرد و چین نیز تقریباً ۱۰۰ میلیارد دلار بر صادرات ایالات متحده تعرفه متقابل وضع کرد. پس از تشدید جنگ تجاری تا سال ۲۰۱۹، در ژانویه ۲۰۲۰، دو طرف به یک توافق فاز یک با تنش  فراوانی دست یافتند. علیرغم توافق در ژانویه ۲۰۲۰ برای توقف افزایش بیشتر تعرفه ها، اختلاف موجود حل نشد. ابعاد این اختلاف تجاری قابل توجه است. تعرفه های آمریکا بر حدود ۱۸ درصد از واردات این کشور، معادل ۲.۶ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور تأثیر گذاشت، در حالی که اقدامات تلافی جویانه چین بر ۱۱ درصد از واردات این کشور، معادل ۳.۶ درصد از تولید ناخالص داخلی آن تأثیر گذاشت. این تعرفه ها بر صنایع متعدد در هر دو کشور تأثیر داشت و هزینه ها را برای حدود دو سوم محصولات مشمول مالیات در ایالات متحده افزایش داد یعنی در پایان دوره ریاست جمهوری ترامپ، جنگ تجاری به طور گسترده ای به عنوان یک شکست برای ایالات متحده شناخته شد. با این حال، جانشین او، جو بایدن، تعرفه ها را حفظ کرد. در اوایل سال ۲۰۲۴، ستاد انتخاباتی ترامپ در حال بررسی وضع تعرفه ۶۰ درصدی بر کالاهای چینی بود.دولت بایدن نیز تعرفه هایی را برای برخی از واردات کالاهای چینی با نرخ های بالای ۱۰۰ درصد برای خودروهای برقی وضع کرده است.جالب اینجاست که با شروع این جنگ تجاری، کشورهای ناظر مانند اروپا منتفع شدند زیرا هم تجارت با چین و هم تجارت با آمریکا برای آنها مقرون و به صرفه تر شد.این پدیده را اثر کشورهای ناظر[۱]  هم میگوییم. کشورهایی مانند ویتنام، تایلند، کره و مکزیک به عنوان «برندگان» عمده صادرات در بازارهای جهانی برای محصولاتی که سطح تجارت ایالات متحده و چین در آنها کاهش یافته بود ظاهر شدند. در همین حال، مجموعه ای از کشورها از جمله اوکراین، مصر، اسرائیل و کلمبیا شاهد کاهش صادرات شدند. وقتی به عوامل تعیین‌کننده این ناهمگونیها بصورت عمیق‌تر می‌پردازیم، متوجه می‌شویم که تغییر در کشش‌تعرفه‌ ها به تفکیک کشورها، تا حد زیادی باعث ایجاد تغییرات در بین کشورها می‌شود. واکنش‌های صادراتی کشورها از نظر جایگزینی تقاضا با ایالات متحده و چین و شیب منحنی‌های عرضه هم متفاوت است. به عنوان مثال، کشورهایی مانند مکزیک، مالزی و جمهوری چک کالاهایی را صادر می کنند که ممکن است جایگزین کالاهای چینی باشند اما مکمل کالاهای آمریکایی هم هستند. صادرات آنها هم به دلیل مکمل بودن و هم به دلیل اثرات جانشینی و هم به دلیل اینکه در امتداد منحنی عرضه رو به پایین عمل می کرد، از جنگ تجاری سود بردند. این کشورها ممکن است به جنگ تجاری به عنوان فرصتی برای سرمایه گذاری در اخذ تسهیلات جدید، توسعه زیرساخت های تجاری یا تسهیل تجارت و سرمایه گذاری نگاه کرده باشند.

تبلیغات در طلوع اقتصاد
بانک صادرات ایران
بانک صادرات ایران
تبلیغات در طلوع اقتصاد
تبلیغات در طلوع اقتصاد
تبلیغات در طلوع اقتصاد
تبلیغات در طلوع اقتصاد
تبلیغات در طلوع اقتصاد